در این صفحه از وبلاگ جالب ترین و بهترین مطالبی که توی گروه واتسآپ قرار داده شده است نمایش داده خواهد شد لذا از دوستان می خوایم که با قرار دادن مطالب جالب خود در گروه واتسآپ در هر چه بهتر و به روز بودن وبلاگ ما را یاری دهند...!
1. عادت به شرایط بد...!
آیا تا به حال به اجبار به دستشویی عمومی رفته اید که بوی بد بدهد بطوری که حالت خفه شدن به شما دست بدهد؟
دقت کرده اید که بعد از 5 دقیقه، دیگر به آن شدت بوی بد را احساس نمی کنید؟!
و اگر تصادفا یک ساعت آنجا گیر بیفتید ممکن است بگویید: انگار اصلا بوی بدی نمی آید. قانونی در این جا داریم که صادق است: ما به محیطمان عادت می کنیم.
اگر با آدم های بدبخت نشست و برخواست کنید، کم کم بد بختی عادت می کنید و فکر می کنید که این طبیعی است!
اگر با آدم های غرغرو همنشین باشید عیب جو و غرغرو می شوید و آن طبیعی می دانید.
اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت می شوید ولی در نهایت شما هم عادت می کنید به دیگران دروغ بگویید. و اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت.
اگر با آدم های خوشحال و پر انگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پر انگیزه می شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است.
تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین می کشند و اصلا متوجه چنین اتفاقی هم نمی شوید.
2.
8 تا از کوتاه ترین جوک های ایرانی:
.
.
.
.
.
.
.
1- سایپا مطمئن
2- دانشگاه آزاد اسلامی
3- اینترنت پر سرعت ایران
4- بانکداری اسلامی
5- گارانتی
6- شایسته سالاری
7- کی مهریه را داده کی گرفته
8- احساس تکلیف کاندیداها
3.
6037491002517348
4. پسر همسایه 6 سالشه iphone 5s gold داره
من هم سن این بودم یه گوشی داشتم هر دکمه ای ش رو می زدی
5. طرف از مغازه اومده بیرون. هر هر میخنده. میگن بهش چرا میخندی؟ میگه رفتم سرکارشون گذاشتم اومدم. میگن چکار کردی؟ میگه پول دادم چیزی نخریدم...!
6. باز ما دو تومن شارژ کردیم و این ایرانسل شرو کرد
7. یکی از دوستام تعریف می کرد :
8. میگن یه روزیه دختربچه ی اصفهانی داشته درخونه بازی میکرده وتوی گوشش گوشواره ی طلابوده یه دزدمیادمیگه گوشوارتوبده تابهت شکلات بدم دختره میگه اگه عرعرکنی بهت میدم دزده عرعرمیکنه دختراصفهانیه میگه توکه خری میفهمی این گوشواره هاطلاست اونوقت فکرمیکنی من نمیفهمم!همچین موجودات نازنینوفهیمی هستیم مااصفهانیا
9. ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺣﮑﯿﻢ ﮔﻮﯾﺪ : ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺸﺘﺰﺍﺭﯼ ﺍﺯﮔﻨﺪﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩبوﺩﻡ؛ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯﮔﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﮑﺒﺮ ﺳﺮﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪﻭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮﺁﻭﺭﺩﻩﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩﺟﻠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪﻭﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍﻟﻤﺲ ﻧﻤﻮﺩﻡ، ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻡ؛ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﺭﺍﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯﺩﺍﻧﻪ ﻭﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻨﺪﻡﯾﺎﻓﺘﻢ . ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ : ﺩﺭﮐﺸﺘﺰﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺰ ﭼﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ ﺳﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺣﻘﯿﻘﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﻧﺪ ..
10. حاج قاسم لودر دزد، خدا قوت!
هدیه یتیم به جبهه:
12. برادران یوسف وقتی میخواستند یوسف را به چاه بیفکنند یوسف لـبـخـنـدی زد!
یهودا پرسید: چرا خندیدی؟ این جا که جای خنده نیست!
یوسف گفت: روزی در این فکر بودم که چگونه کسی میتواند با من دشمنی کند با وجود اینکه برادران نیرومندی چون شما دارم!
اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد تا بدانم که غیر از خــــدا تکیه گاهی نیست!
و من یتوکل علی الله فهو کسبه
13. ﺁﻗﺎﯾﻮﻥ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﺮﺍﺍﺳﻢ ﻫﻤﻪ ﺧﻤﯿﺮﺩﻧﺪﻭﻧﺎ ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﺲ
14. میرحسین متوهم در ایران که هیچ حقی هم نداشت، حرف رهبری را قبول نکرد و فتنه آفرید؛ اما مالکی در عراق که چندان بیراه هم نمی گفت و به حکم دادگاه قانون اساسی اکثریت داشت، به حکم مرجعیت شیعه گردن نهاد و از فتنه ای جدید جلوگیری کرد.
15. سُبحانَ الله یا فارِجَ الهَمّ وَ یا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ یَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حیلَتی وَ ارزُقنی حَیثَ لا اَحتَسِب یا رَبَّ العالَمین.
16. ﺷﻬﯿﺪ ﻣﻬﺪﻭﯼ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﻧﻬﺪﺍﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﺳﮑﻮﺭﺕ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺗﺎﺭﯾﺦ
17. خاطره دوران دفاع مقدس حمید بدیعی
18. واتس آپ مجمع جهانی شیعه شناسی
19. سوال:
20. پدر به دختر: پاشو یه لیوان اب بیار برا بابا
دختر به پدر: ول کن بابا دارم تلویزیون میبینم حال ندارم
21. ﺗﻨﻬﺎ ﺟﻤﻠﻪ ﺍی ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﺮﻋﮑﺴﺶ
22. صف ﻧﺎﻧﻮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩﻡ
23. ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻃﺮﻑ ﺭﻓﺘﻪ ﻧﺼﻒ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺭﻭ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ 4 ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ
24. سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران پس از سخنرانی به هر یک از حاضرین بادکنکی داد و تقاضا کرد با ماژیک روی آن اسم خود را بنویسند. بعد، آنها را جمع کرد و در اطاقی دیگر نهاد. حال، از حاضرین خواست که به اطاق دیگر بروند و هر یک بادکنکی را که نامش روی آن بود ظرف پنج دقیقه بیابند. همه دیوانهوار به جستجو پرداختند؛یکدیگر را هُل میدادند؛ به یکدیگر برخورد میکردند و هرج و مرجی راه انداخته بودند که حدی نداشت. مهلت به پایان رسید و هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد. سپس از همه خواسته شد که هر یک بادکنکی را اتفاقی بردارد و آن را به کسی بدهد که نامش روی آن نوشته شده است. در کمتر از پنج دقیقه همه به بادکنک خود دست یافتند. سخنران ادامه داده گفت، "همین اتّفاق در زندگی ما میافتد. همه دیوانهوار و آسیمهسر در جستجوی سعادت خویش به این سوی و آن سو چنگ میاندازیم و نمیدانیم سعادت ما در کجا واقع شده است. سعادت ما در سعادت و مسرّت دیگران است. به یک دست سعادت آنها را به آنها بدهید و سعادت خود را از دست دیگر بگیرید. این است هدف زندگی انسان.
25. ﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ 3 ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺭﯾﺶ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ
26. إنّ اللَّه تعالى یباهی بالشّاب العابد الملائکة، یقول أنظروا إلى عبدی ترک شهوته من أجلی.
27. خوبی سرما خوردگی اینه که:
28. معنی زندگی را در اتاقم پیدا کردم:
29. این دیگه چه گروهیه!؟این هم شد گروه؟! یه آدم تو این گروه نیست...همه مثل حیوونن....رییس اش که از همه عوضی تر....خجالت نمی کشید با این گروه سرتاپا آشغالتون؟کاش آدم دزد باشه...کلاش باشه...ولی عضو این گروه نباشه...به شمام می گن آدم....برید به جهنم با این گروه آشغالتون... ((((((( صحبت های یک عضو جدا شده از گروه داعش)))))))
30. رفتم توالت عمومی، دیدم روی سیفون نوشته:
31. پسره نه درس خونده، نه خوشتیپه، نه پول داره! خلاصه بگم صفر صفر!
32. دیدار دانشجوی مشروب خور با آیت الله بهجت
33. هوا که بارانی میشود...
35. طریقه کسب درآمد از لاین ، وایبر ، وی چت و سایر برنامه های ارتباطی
37. دقت کردین دلمه چقدر خوشمزه تر از کوفته است
.
.
.
38. ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺮ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ
39. ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ
41. ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺩﺍنشگاﻩ ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﯾﮑﯽ ﺁﺧﺮ ﮐﻼﺱ ﯾﮑﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺨﺘﻪ ...
43. ﺷﺮﻛﺖ ﺟﯽ ﺍﻝ ﺍﯾﮑﺲ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻪ ﻛﻪ ﮔﻮشی ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺩﺭﻣﻴﺎﺩ ؛
45. عاقا مقصران اصلی اضافه شدن روغن های مضر به مواد لبنی مشخص شد!!
قضیه از این قراره که وزیر بهداشت خطاب به مدیران شرکت های تخلف کار میگه:
47. راحت ترین شغل توی دنیا رو دبیر کل سازمان ملل داره !!
49. تهرانیه خسته شد بسکه جک لری گفت.. رفت تو محله لرها یه کاری بکنه که برای تهرانیا جک بسازن. رفت کنار یه تیر برق و تق تق زد بهش. لره اومد گفت چی کار میکنی. گفت اینجا خونه دوستمه میخوام بدونم هست یا نه. لره نگاهی به بالا کرد و گفت آره هست. چراغشون روشنه...
50. .- .. : :… . : :: : –. : : : :– :. . : : .- . . : :… :. . : : .- . . : :… .: : :– . : :: :– : . . :: .- . .: :
51. به لره میگن بعد از این که حضرت یونس توسط نهنگ بلعیده شد چه اتفاقی افتاد؟؟؟
53. اصفهانیه یه روز یه روحانی میبینه بهش میگه: